میرعلایی: هنرمندان هوشیارانه خود را از صف معاندان جدا کنند
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۰۳۱۴
سید احمد میرعلایی تهیهکننده سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرگزاری فارس در رابطه با واکنش هنرمندان به اتفاقات اخیر گفت: این اتفاق و درگذشت یکی از دختران سرزمین ما قطعاً همه را متاثر کرده است، اما وقتیکه یک هنرمند و فرد چهره که در همین کشور و توسط مردم به این جایگاه رسیده است با این موضوع مواجه میشود باید از این زاویه با آن روبهرو شود که آیا باید با کشور و مردم همسو باشد و یا با دشمن؟؟
آیا باید در راستای آرامش کشور صحبت کنند و یا در راستای برهم ریختن آن؟
وی افزود: عدهای از دشمنان علاقهمند به برهم ریختن کشور هستند؛ باید دید که این افراد که امروز از خارج کشور حامی شلوغیها هستند در کدام موفقیت ما ابراز خوشحالی کردند که امروز دلسوز مردم ما شدند؟
این تهیهکننده سینما و تلویزیون در ادامه به هدایت اتفاقات اخیر از خارج کشور اشاره کرد و توضیح داد: حضور دشمنان کشور در این حوادث روشن است، امروز پای منافقین، داعش، کومله و دیگر گروههای تروریستی وسط آمده است، چطور گروهی تروریستی مانند داعش که در افغانستان جنایتی مرتکب شده و تعداد زیادی از دختران مظلوم را به شهادت رساندند حامی این اتفاقاً شدند؟
میرعلایی ادامه داد: انسانی که فرهنگی است و علاقهمند به فرهنگ و پیشرفت کشور است این اتفاقات را دامن نمیزند، هویت سینمای ملی، هنر و حتی ورزش ملی مابعد از انقلاب رخداده و دشمن با هدف این هویت حمله کرده است، واکنش برخی هنرمندان متاسفانه دشمن را به این هدفش نزدیک میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: تعجب میکنم از برخی هنرمندان که نگاه جامع ندارند، صحبت میکنند از خشونت و میگویند مردم را نزنید، سؤال من این است که جلوی فردی که خشونت به خرج میدهد، بانک آتش میزند و بعضاً مسلح است چطور باید ایستاد، مگر میشود جلوی این خشونت را با خواهش و مهربانی گرفت؟
هرچند که نیروی پلیس ابتدا همین اقدامات را انجام داده است. مردم را با آشوب گران یکی نکنید این افراد از معاندین انقلاب هستند.
میرعلایی در پایان خاطرنشان کرد: هنرمندانی که برخی از آنها از توابین بودند و خود طعم رأفت اسلامی انقلاب را در مواقعی علیرغم رفتار ناشایست و غیر هنرمندانه، چشیدهاند، امروز مدعی آزادی و مخالفت با کشور و مردم و مروج خشونت هستند.
بهعنوان کوچکترین تقاضا دارم هنرمندان و عزیزانی که به جهت پیروی از احساسات در این جریانات اشتباهاتی مرتکب شدند هرچه زودتر، هوشیارانه و عاقلانه صف خود را از معاندین انقلاب جدا کنند.
پایان پیام/ ت 55
منبع: فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۰۳۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمی که هوشیارانه دانشآموزانش را زیرنظر دارد
البته همه معلمها خوب و مهربانند اما بعضیهایشان استثناییاند. نیرویی دارند که ناخودآگاه توجه دانشآموزان را به خود جلب میکنند، تا آنجا که سختی درس، رفت و آمدهای مداوم و تکالیف ریز و درشت دیگر برایشان مهم نیست. معلمان مهربانی که تلاش میکنند با خلاقیت و دوری از آموزشهای خشک و مستقیم، هم نکات لازم را به دانشآموزان بیاموزند، هم لحظات شاد و فراموش نشدنی برایشان بسازند. ویگوتسکی نظریهپرداز رشد شناختی، بر این باور است که «معلم باید در آموزش موضوعات گوناگون به دانشآموزان، پیشاپیشِ رشد ذهنی آنان حرکت کند؛ یعنی باید همواره یادگیرندگان را با مسائلی روبهرو کند که قدری فراتر از سطح تواناییهای فعلی آنان باشد و به صورت چالشانگیز برایشان جلوه کند» (پناهی و دیگران، 1396: 185).
راب بایا، در کتاب به خاطر آقای تراپت، معلمی دلسوز و توانا را به تصویر میکشد به جای آموختن صرف به دانشآموزان، فرصت تجربه کردن را در اختیار آنها میگذارد تا خود کشف کنند و بیاموزند. «دیویی معتقد است به جای طرح و حل مشکلات معین برای دانشآموزان باید توانایی حل مشکل را در آنها پرورش دهیم.» (پناهی و دیگران، 1396: 188). پیاژه در این باره میگوید: «وقتی به کودکان چیزی میآموزید برای همیشه مانع میشوید که خود آن را اختراع یا کشف کند» (خسرونژاد، 1383: 162).
آقای تراپت معلمی است که هوشیارانه دانشآموزانش را زیر نظر دارد. نه تنها به بهترین روش به آنها درس میآموزد، بلکه به رشد شخصیتی آنها کمک میکند و زندگی کردن را یادشان میدهد. تا جایی که خیلی از دانشآموزان موفق میشوند مشکلات رفتاریشان را اصلاح کنند. همهی اینها به خاطر آقای تراپت است. دانشآموزان این را خوب میدانند و عاشقانه معلمشان را ستایش میکنند. جفری: «آقای تراپت به من یاد داده بود که متفاوت فکر کنم و فقط به خودم فکر نکنم. همیشه در سکوت و احساس گناه بودم ولی بعد شروع کردم به فکر کردن...» (ص216).
زمانی که آقای تراپت در بیمارستان در کما به سر میبرد، بچهها به دیدارش میروند و دسته جمعی برایش اشک میریزند و آرزوی سلامتیاش را دارند. بچهها خوب میدانند هر چه دارند و هر چه به دست آوردهاند به خاطر آقای تراپت است. جسیکا: «اگر به خاطر آقای تراپت نبود، هیچ کدام از این تغییرات اتفاق نمیافتاد. نمیتوانستم به خاطر هیچ چیزی خوشحال بشوم. بدون معلمم هیچ چیز خوشحال کننده نبود» (ص201). آقای تراپت حتی در زمان بیماری و روی تخت بیمارستان هم به بچهها درس میدهد و مشکلاتشان را حل میکند. آلکسیا: «یکدفعه صاحب سه دوست شده بودم. انگار آقا معلم همانطور که توی کما بود داشت کمکم میکرد. خیلی دلم برایش تنگ شده بود» (ص175).
نویسنده ضمن نشان دادن توانایی یک معلم خلاق و تأثیر آموزش درست و اصولی، تلاش کرده است با روایت داستان از زبان دانشآموزان مختلف، درونیات و احساسات هر کدام را در مقابل وقایع داستان و نسبت به آقای تراپت به خوبی به تصویر بکشد. با چنین شیوهی روایتی مخاطب میتواند تأثیر رفتار آقای تراپت بر دانشآموزانش را به خوبی حس کند. این اثر به زیبایی توانسته است ارزش و جایگاه معلم را به تصویر بکشد و نشان دهد رفتار یک معلم تا چه اندازه میتواند در سرنوشت دانشآموزان و حتی اطرافیان آنها تأثیرگذار باشد. و این نکته را یادآور شود که همیشه باید قدردان این تلاشها و زحمات بود. لوک: «آقای تراپت آموزگار ماست. آموزگار یک کلمهی کهن است. آموزگار یعنی معلم» (ص272).
لیلا خیامی